هر صدا و هر سکوتی،اونو یاد من میاره
میشکنه بغض ترانه،غم رو گونه هام میباره
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد
دلمو از قلم انداخت،اونکه صاحب دلم بود
منو دوس داشت ولی انگار،اندازش یه ذره کم بود
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد
نظرات شما عزیزان:
نامه ي چهارم رو هم خوندم واقعا زيبا بود مثل قبلي ها ولي نميدونم چرا نميشه زير خودش نظر بزارم
حالامهم نيست مهم اينكه اينقدر خوب مي نويسيد
ممنون كه دوباره بهمون سر زدي وما رو همراهي ميكني،چشم امكان نظردادن زير مطلالبو به وبلاگ اضافه ميكنيم
حالامهم نيست مهم اينكه اينقدر خوب مي نويسيد
ممنون كه دوباره بهمون سر زدي وما رو همراهي ميكني،چشم امكان نظردادن زير مطلالبو به وبلاگ اضافه ميكنيم