وای اگه بدونی باهام چیکار کردی.. تو ک میدونستی چقدر حسود بودم و هیچوقت دلم نمیخواست دختری تو رو به اسم کوچیک صدا کنه و کاملا باهات راحت باشه و بعکس... تو الان نه تنها اسمشونو میگی بلکه یه عزیز هم بهشون اضافه میکنی..!!!
خدایــــا حالمو خودت شاهدی و خودت میدونی دارم آتیش میگیرم...میبینی ک این شبا تا سحر بیدارم و ازت کمک میخوام تا یا نسبت بهش بی تفاوت بشم و یا اینکه خودش بخواد مال من بشه......خداجونم اصلا منو میبینی؟ تاوان کدوم گناهمو دارم پس میدم؟ چرا روز ب روز بدتر میشم؟ خدایــــــــــــــا دستمو بگیر... خسته شدم ..............
نظرات شما عزیزان:
به امید دیدارهمشهری
http://elmi-farhangi.blogfa.com/